جدول جو
جدول جو

معنی آینه رومی - جستجوی لغت در جدول جو

آینه رومی
(یِ نَ / نِ یِ)
آینۀ فلزی. آینۀ حلبی. سجنجل:
آب گوئی از آینۀ رومیست
بر سرش برگ چون بر آینه زنگ.
فرخی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آیینه رومی
تصویر آیینه رومی
آیینۀ چینی، آیینه ای که از قطعۀ آهن یا فولاد صیقل شده می ساخته اند، آیینۀ تال، آیینۀ حلبی، آیینۀ رویین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیره رومی
تصویر زیره رومی
کراویا، گیاهی چتری با گل های سفید و تخمی شبیه زیره که مصرف دارویی دارد، شاه زیره، کرویا، کراویه، قرنباد
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ یِ)
آینۀ رومی
لغت نامه دهخدا
(نِ)
مجفف و مقبض بود، منع ورمی که در جفون پیدا شود کند، با آب کاسنی طلا کنند و خون که از چشم آید بازدارد. (اختیارات بدیعی). سرخ نیم رنگ و سفید ومایل بکبودی خوشبو میباشد و یک نوع طین قبرسی اوست و در افعال مثل گل ارمنی است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا